کاملترین قرارداد مشارکت در ساخت

سلام و وقت بخیر مجدد.

مقاله: وکیل مشارکت در ساخت

در ادامه تقسیم بندی هایی که در خصوص رفتارهای غیر صادقانه در قراردادها، از جمله قرارداد مشارکت در ساخت در مورد آن صحبت می کردیم، به موضوع تدلیس می رسیم.

مقاله: کلاهبرداری مشارکت در ساخت

قانون گذار تدلیس را عملیات فریب کارانه ای تعریف کرده که منجر به حق فسخ می شود برای فردی که متضرر شده است.

صاحب نظران هم در تعریف تدلیس گفته اند:

تدلیس به معنای مخفی کردن عیبی در قرارداد و یا به نحوی معین کردن و یا وانمود کردن صفتی در قرارداد، بر خلاف واقع می باشد.

تفاوت تدلیس و کلاهبرداری

اول:

کلاهبرداری یک عنوان کیفری است و مجرمانه، امّا تدلیس یک عنوان حقوقی است؛ یعنی تنها ضمانت اجرایی حقوقی دارد و آن هم فسخ است.

مقاله: اثبات کلاهبرداری در معامله

البته تدلیس در خصوص عقد نکاح دارای ضمانت اجرایی کیفری نیز می باشد، امّا تنها استثناء آن در همین مورد است. در سایر موارد صرفاً شخص حق فسخ پیدا می کند.

دوم:

لازمه تحقق کلاهبرداری انجام یک فعل مثبت است یا در واقع انجام یک فعلی است نه ترک فعل و از طریق ترک فعل یا انجام ندادن کاری کلاهبرداری محقق نمی شود.

امّا در خصوص تدلیس، ترک فعل نیز می تواند ایجاد تدلیس کند و آن هم بحث سکوت است.

البته سکوتی را می توانیم سکوت منتهی به تدلیس قلمداد کنیم که اصطلاحاً فریب کارانه باشد.

یعنی شما به واسطه سکوت و یا وانمود کردن به امری به کمک سکوت، چنین ذهنیتی برای طرف مقابل ایجاد کنید که به طور مثال با توجه به شرایطی که مبنای قرارداد قرار گرفته است، چنین عیبی به طور مثال در قرارداد وجود ندارد.

سوم:

بر خلاف کلاهبرداری که حتماً نیاز به ربایش و انتقال مال است، در خصوص تدلیس همین که عملیات فریب کارانه منجر شود که شخص انگیزه و ترغیب پیدا کند برای ورود به قرارداد و این عملیات فریب کارانه منجر به تنظیم قرارداد شود، همین کافی است؛ فارغ از اینکه آیا مال مورد ربایش قرار گرفته یا خیر؟

مصداق های تدلیس

مثال اول:

مثالی که در مورد تدلیس می توانم برای شما مطرح کنم، مثل ملکی است که در یکی از طرح های شهرداری قرار گرفته و بر اساس این طرح حالا ممکن است که بر فرض نیمی از ملک و یا حتی بیش تر امکان ساخت و ساز در مورد آن وجود نداشته باشد و به نحوی که اگر سازنده نسبت به این موضوع اطلاع داشت، هرگز حاضر به انجام قرارداد نمیشد.

در حالی که مالک یا مالکین، در زمان تنظیم قرارداد این امر را به شکلی وانمود کردند که سازنده تصور می کرده است که چنین عیبی وجود ندارد!

مثال دوم:

سازنده خود را فرد بسیار متمولی معرفی کرده؛ در حالی که ممکن است ورشکسته بوده باشد.

فوری بودن خیار تدلیس در معامله

در خصوص تدلیس نکته ای که وجود دارد و آن هم بحث فوری بودن خیار تدلیس است.

یعنی در واقع در صورتی که شخص متضرر تمایل به فسخ قرارداد داشته باشد؛ باید فوری، البته این فوریت هم عرفی دارد یعنی در حد چهار یا پنج ماه اقدام به فسخ قرارداد نماید.

نکته: تدلیس ارتباط تنگاتنگی با نظم عمومی دارد، توافق نسبت به سلب یا اسقاط آن معتبر نیست.

یعنی در صورتی که در قراردادی نوشته شده باشد به طور مثال که اسقاط کافی خیارات از جمله خیار تدلیس و طرفین قرارداد هم آن را امضا کرده باشند، از نظر قانون گذار چنین چیزی پذیرفته نیست و در واقع شخص متضرر باز می تواند به استناد خیار تدلیس، اقدام به فسخ قرارداد بکند.

دسته سوم رفتارهای غیر صادقانه در تنظیم قرارداد

امّا می رسیم به دسته سوم رفتارهای غیر صادقانه که مشمول مورد اول و دوم نمی شود.

برخی از این رفتارهای غیرصادقانه که با فریب نیز همراه است؛ می تواند به شکلی در تنظیم قرارداد ساقط شده باشد و در واقع چنین حقی از طرف مقابل ساقط شده باشد که بتوانید پیگیری حقوقی متناسبی را انجام دهد و ممکن است که بخشی از آن ها با ذکاوت و زیرکی در زمان تنظیم قرارداد مورد توجه قرار گرفته باشند و بنابراین شخص بتواند پیگیری های حقوقی از جمله فسخ قرارداد و یا مطالبه ضرر و زیان را داشته باشد.

بنابراین وقتی که ما به رفتار صادقانه گروه سوم می رسیم، بسیار اهمیت دارد که نحوه تنظیم قرارداد ما در خصوص این گروه به چه شکلی باشد به نحوی که بتواند حقوق ما را در آینده تضمین بکند.

امیدوارم که مباحث این ویدیو برای شما مفید بوده باشد، سلامت باشید و همیشه موفق.

با ادامه ویدیوهای مشارکت در ساخت همراه باشید.